توسط حامد نظری
چوپانی باروبنهی سنگینش را در کوهستانی برفی در شمال ایران به دوش میکشد. آنطور که حامد نظری میگوید چوپانان هنگام حرکت گلههای گوسفند از کوههای مرتفع به سمت درهها باید روزانه ۲۰ کیلومتر راه بروند.
چشم قوچ
توسط دان ویلسون
«طی سفر کوتاهی که اخیراً برای عکاسی از حیاتوحش به وایومینگ داشتم، در فورک کنیون توقف کردم تا از گوسفندان بزرگشاخ حین چرای سالانهشان عکاسی کنم. هوا گرم بود که باعث میشد فعالیت آنان کمتر باشد؛ اما در آخرین رانندگیام به خارج از فورک کنیون به دو قوچ برخوردم که بیوقفه میجنگیدند تا جایی که بینی هردوی آنها خونی شد. پس از یک ساعت مبارزه، این قوچ که نهایتاً شکست خورد، لحظه کوتاهی آرام گرفت و به من نگاه کرد؛ گویی درخواست کمک داشت.»
پرده بالا میرود
توسط جان برور
باران و مه تقریباً نقشه عکاس برای عکاسی از دهانههای آتشفشانی هنگام غروب و در نزدیکی استاکسنس در جنوب شرقی ایسلند را مختل کرد. او میگوید: «به دنبال فرصتهای متفاوتی بودم که حداکثر استفاده را از زمان ببرم. این بازتاب زیبای دهانههای آتشفشانی در آب را دیدم و بهسرعت بخشی از مه ناپدید شد که بهکل منظره ظاهری رازآلود بخشید.»
برای گرفتن این عکس که پایینتر از کوه وستراهورن گرفتهشده است، برور دوربینش را بر روی انعکاس متمرکز کرد و آن را بر روی سهپایهای قرارداد تا از آن در برابر باد و باران حفاظت کند. «باد لحظه کوتاهی متوقف شد و من توانستم این عکس را بگیرم. چند لحظه بعد مه دوباره برگشت و باد و باران ادامه پیدا کردند.»